امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Snappy

ˈsnæpi ˈsnæpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
گاز‌گیر، سرزنده، باروح، جرقه‌دار، شیک، تند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a snappy reply
- پاسخ بی‌درنگ
- a snappy pace
- گام‌های تند
- snappy weather
- هوای سوزدار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snappy

  1. adjective nasty, irritable
    Synonyms:
    cross disagreeable edgy fractious hasty huffy petulant quick-tempered snappish tart testy touchy waspish
    Antonyms:
    happy nice pleasant
  1. adjective fashionable
    Synonyms:
    chic classy dapper dashing fly in good taste modish natty sharp smart stylish swank tony trendy up-to-the-minute with style
    Antonyms:
    old old-fashioned outdated unfashionable
  1. adjective fast
    Synonyms:
    abrupt breakneck expeditious fleet harefooted hasty immediate instant on-the-spot quick rapid speedy sudden swift unpremeditated
    Antonyms:
    delayed slow sluggish

Idioms

ارجاع به لغت snappy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snappy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snappy

لغات نزدیک snappy

پیشنهاد بهبود معانی