با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

So-and-so

ˈsoʊənsoʊ ˈsəʊənsəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal
فلانی، یارو، اون (شخص یا چیز یا عمل بی‌نام یا نامشخص)
- So-and-so is the new employee in the marketing department, but I haven't had a chance to meet him yet.
- فلانی کارمند جدید بخش بازاریابی است اما من هنوز فرصتی برای ملاقات با او نداشته‌ام.
- Did you see what so-and-so was wearing to the party last night?
- دیدی یارو توی مهمونی دیشب چه لباسی پوشیده بود؟
noun countable informal
فلان‌فلان‌شده (اشاره به شخصی ناخوشایند)
- I can't believe that so-and-so had the audacity to insult me in front of everyone.
- باورم نمی‌شه که اون فلان‌فلان‌شده این جسارت رو داشت که در مقابل همه به من توهین کنه.
- The so-and-so at the grocery store was extremely rude to me when I asked for assistance.
- وقتی توی خواربارفروشی درخواست کمک کردم، اون فلان‌فلان‌شده با من خیلی بی‌ادب بود.
adverb informal
به‌قدری، چنین و چنان، این‌طور و آن‌طور
- The food at the restaurant was so-and-so delicious that we couldn't stop eating.
- غذای رستوران به‌قدری خوشمزه بود که نمی‌توانستیم از خوردن دست بکشیم.
- The weather was so-and-so hot that we had to seek shelter indoors.
- هوا چنین و چنان بود که مجبور شدیم در داخل خانه پناه بگیریم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد so-and-so

  1. noun A person who is deemed to be despicable or contemptible
    Synonyms: rotter, dirty dog, rat, skunk, stinker, stinkpot, bum, puke, crumb, lowlife, scum bag, git

ارجاع به لغت so-and-so

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «so-and-so» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/so-and-so

لغات نزدیک so-and-so

پیشنهاد بهبود معانی