امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Social Service

ˈsoʊʃl̩ˈsɜːrvəs ˈsəʊʃl̩ˈsɜːvɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(خدمتی که دولت محلی یا ملی یا سازمان دیگری به افرادی که مسن یا بیمار هستند یا در زندگی خود به حمایت نیاز دارند ارائه می‌کنند و هدف آن ارتقای رفاه اجتماعی است) خدمت اجتماعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a social service project
- طرح خدمت اچتماعی
- uncoordinated social services
- خدمات اجتماعی ناهماهنگ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد social service

  1. noun social work
    Synonyms:
    casework community service free school lunch good works government-provided services relief social welfare support services welfare welfare work

ارجاع به لغت social service

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «social service» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/social-service

لغات نزدیک social service

پیشنهاد بهبود معانی