امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sol

soʊl sɒl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خورشید، زر، طلا، الهه خورشید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sol

  1. noun A syllable representing the fifth tone of the diatonic scale
    Synonyms:
    soh so
  1. noun A colloid that has a continuous liquid phase in which a solid is suspended in a liquid
    Synonyms:
    colloidal solution colloidal suspension

ارجاع به لغت sol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sol

لغات نزدیک sol

پیشنهاد بهبود معانی