امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Solitaire

ˌsɑːləˈter ˌsɒləˈteə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تک‌بازی، نگین تکی، بازی یک‌نفره (ورق)، منفرد، تک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد solitaire

  1. noun Extinct flightless bird related to the dodo
    Synonyms:
    Pezophaps solitaria
  1. noun A card game played by one person
    Synonyms:
    patience

ارجاع به لغت solitaire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solitaire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/solitaire

لغات نزدیک solitaire

پیشنهاد بهبود معانی