امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Solver

American: ˈsɑːlvər British: ˈsɒlvə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد solver

  1. noun A thinker who focuses on the problem as stated and tries to synthesize information and knowledge to achieve a solution
    Synonyms:
    problem solver convergent thinker

ارجاع به لغت solver

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solver» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/solver

لغات نزدیک solver

پیشنهاد بهبود معانی