امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Someone

ˈsʌmwʌn ˈsʌmwʌn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

pronoun A2
یک کسی، کسی، یک شخص، شخصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد someone

  1. noun An important, influential person
    Synonyms:
    somebody character dignitary eminence leader lion nabob notability notable personage person big-timer heavyweight vip individual big shot big wheel bigwig muckamuck mortal soul
  1. pronoun
    Synonyms:
    some person one

ارجاع به لغت someone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «someone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/someone

لغات نزدیک someone

پیشنهاد بهبود معانی