با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Soot

sʊt sʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sooted
  • شکل سوم:

    sooted
  • سوم شخص مفرد:

    soots
  • وجه وصفی حال:

    sooting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
دوده، دوده بخاری، رنگ سیاه دوده، دوده زدن
- The heater pipe is filled with soot.
- لوله‌ی بخاری پر از دوده است.
- The pipe is sooty.
- دوده لوله را گرفته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soot

  1. noun A black colloidal substance consisting wholly or principally of amorphous carbon and used to make pigments and ink
    Synonyms: residue, smoke, grit, sediment, crock, smut, carbon, anthracite, blacken, coom, carbon-black, dirt, fuliginosity, grime, lampblack, smudge
  2. adjective
    Synonyms: fuliginous

ارجاع به لغت soot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soot

لغات نزدیک soot

پیشنهاد بهبود معانی