امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Soot

sʊt sʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sooted
  • شکل سوم:

    sooted
  • سوم‌شخص مفرد:

    soots
  • وجه وصفی حال:

    sooting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
دوده، دوده بخاری، رنگ سیاه دوده، دوده زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The heater pipe is filled with soot.
- لوله‌ی بخاری پر از دوده است.
- The pipe is sooty.
- دوده لوله را گرفته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soot

  1. noun A black colloidal substance consisting wholly or principally of amorphous carbon and used to make pigments and ink
    Synonyms:
    residue smoke grit sediment crock smut carbon anthracite blacken coom carbon-black dirt fuliginosity grime lampblack smudge
  1. adjective
    Synonyms:
    fuliginous

ارجاع به لغت soot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soot

لغات نزدیک soot

پیشنهاد بهبود معانی