امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sophistry

    ˈsɑːfɪstri ˈsɒfəstri
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    سفسطه، مغالطه، زبان‌بازی، برهان‌تراشی، فریب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sophistry

    1. noun Plausible but invalid reasoning
      Synonyms:
      casuistry fallacy sophism speciousness spuriousness
    1. noun A deliberately invalid argument displaying ingenuity in reasoning in the hope of deceiving someone
      Synonyms:
      sophism fallacy inconsistency subtle argument ambiguity casuistry irrationality deception paralogism paralogy trickery sophistication

    ارجاع به لغت sophistry

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sophistry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sophistry

    لغات نزدیک sophistry

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return