امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sorrowful

ˈsɑroʊfəl ˈsɒrəʊfʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ادبی غمگین، محزون، اندوهگین، افسرده، اندوهناک، دژکام، تاثرآور، حزن‌آلود، حزین، نژند، مغموم، غم‌انگیز، ماتم‌زده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a sorrowful tale
- داستانی حزن‌آلود
- With a sorrowful sigh he folded the letter and put it away.
- با آهی غمگین نامه را تا کرد و کنار گذاشت.
adjective
اندوه‌بار، غصه‌دار
- She had a sorrowful expression on her face when she heard the news.
- با شنیدن این خبر حالت غصه‌داری در چهره داشت.
- The painting depicted a sorrowful scene of loss and despair.
- این نقاشی صحنه‌ای اندوه‌بار از دست دادن و ناامیدی را به تصویر می‌کشید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sorrowful

  1. adjective very upset; grieving
    Synonyms:
    affecting afflicted dejected depressed disconsolate distressing doleful dolent full of sorrow grievous heartbroken heartrending heavy-hearted hurting in mourning in pain in sorrow lamentable lugubrious melancholy miserable mournful painful piteous plaintive rueful ruthful sad sick at heart singing the blues sorry tearful tear-jerking unhappy woebegone woeful wretched
    Antonyms:
    delighted happy joyful

ارجاع به لغت sorrowful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sorrowful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sorrowful

لغات نزدیک sorrowful

پیشنهاد بهبود معانی