با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sozzled

ˈsɑːzld ˈsɒzld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(عامیانه) سیاه مست
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sozzled

  1. adjective Very drunk
    Synonyms: pissed, besotted, blind-drunk, blotto, crocked, cockeyed, fuddled, loaded, pie-eyed, pixilated, plastered, slopped, sloshed, smashed, soaked, soused, squiffy, stiff, tight, wet

ارجاع به لغت sozzled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sozzled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sozzled

لغات نزدیک sozzled

پیشنهاد بهبود معانی