امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spam

spæm spæm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    spammed
  • شکل سوم:

    spammed
  • سوم‌شخص مفرد:

    spams
  • وجه وصفی حال:

    spamming
  • شکل جمع:

    spams

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal C1
کامپیوتر هرزنامه، هرزنگاری رایانامه‌ای، اسپم ایمیل link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- My email inbox is flooded with spams from unknown senders.
- صندوق ورودی ایمیلم مملو از هرزنامه‌هایی از ارسال‌کننده‌های ناشناس است.
- The IT department set up a filter to catch all incoming spam emails.
- بخش فناوری اطلاعات یک فیلتر برای دریافت تمام ایمیل‌های اسپم دریافتی راه‌اندازی کرد.
noun uncountable
نام تجاری کنسرو گوشت (مخصوصاً گوشت خوک)
- My mom made a delicious casserole using spam for dinner.
- مامانم با استفاده از کنسرو گوشت برای شام یک کسرول خوشمزه درست کرد.
- The pantry is stocked with cans of spam for emergencies.
- انباری با قوطی کنسرو گوشت برای مواقع اضطراری پر شده است.
verb - intransitive verb - transitive
کامپیوتر هرزنامه فرستادن
- He was spamming me about his products.
- او به من درباره‌ی محصولاتش هرزنامه می‌فرستاد.
- She became angry when someone spammed her.
- وقتی کسی برایش هرزنامه فرستاد، عصبانی شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spam

  1. noun Unwanted e-mail (usually of a commercial nature sent out in bulk)
    Synonyms:
    junk e-mail

ارجاع به لغت spam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spam

لغات نزدیک spam

پیشنهاد بهبود معانی