امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sparge

American: spɑːrdʒ British: spɑːdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
پاشیدن، گل‌مالی کردن، پخش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sparge

  1. verb Scatter with liquid; wet lightly
    Synonyms:
    sprinkle besprinkle
  1. noun The act of sprinkling or splashing water
    Synonyms:
    sprinkle sprinkling

ارجاع به لغت sparge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sparge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sparge

لغات نزدیک sparge

پیشنهاد بهبود معانی