امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spectrum

ˈspektrəm ˈspektrəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    spectra

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع spectrums به‌ جای spectra استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C2
طیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun countable
بینایی، طیف، خیال، منظر، شبح، رنگ‌های مرئی در طیف‌بین
- a wide spectrum of opinion
- زنجیره‌ی پهناوری از عقاید
- political spectrum
- گستره‌ی سیاسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spectrum

  1. noun
    Synonyms:
    continuum color spectrum chromatic spectrum array hue cycle colors range rainbow distribution fundamental colors sequence series sphere

ارجاع به لغت spectrum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spectrum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spectrum

لغات نزدیک spectrum

پیشنهاد بهبود معانی