امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spell Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
واضح توضیح دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb
هجی کردن، بریده‌بریده خواندن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spell out

  1. phrasal verb clarify, explain
    Synonyms:
    break down brief clear up clue in decipher decode define describe diagram draw a map expound fill someone in get across go into detail illustrate interpret justify make plain point out put across put in plain English teach tell throw light upon translate unfold unravel untangle
  1. phrasal verb Form (a word) from its component letters

ارجاع به لغت spell out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spell out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spell-out

لغات نزدیک spell out

پیشنهاد بهبود معانی