معنی spend a week به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

گذراندن یک هفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- We're planning to spend a week in the mountains.

- ما قصد داریم یک هفته را در کوهستان بگذرانیم.

- She spent a week volunteering at the animal shelter.

- او یک هفته را به صورت داوطلبانه در پناهگاه حیوانات گذراند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت spend a week

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «spend a week» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spend-a-week

لغات نزدیک spend a week

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!