امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spending

ˈspen.dɪŋ ˈspen.dɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C2
بودجه، مخارج، هزینه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The government's spending on education has increased this year.
- بودجه‌ی دولت در آموزش‌وپرورش امسال افزایش یافته است.
- Effective spending strategies can boost the economy significantly.
- تدابیر هزینه‌ی قابل اجرا می‌تواند اقتصاد را به‌طور قابل توجهی تقویت کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت spending

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spending» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spending

لغات نزدیک spending

پیشنهاد بهبود معانی