با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sphenoid

American: ˈsfiːnɔɪd British: ˈsfiːnɔɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun adjective
گوه‌شکل، گوه‌سان
adjective noun
وابسته به استخوان پروانهای (sphenoidal هم می‌نویسند)
adjective noun
استخوان پروانهای
adjective noun
(کانیشناسی) بلور گوه سان، بلور دارای چهار سطح سه گوشه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sphenoid

  1. noun Butterfly-shaped bone at the base of the skull
    Synonyms: sphenoid-bone, os sphenoidale

ارجاع به لغت sphenoid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sphenoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sphenoid

لغات نزدیک sphenoid

پیشنهاد بهبود معانی