امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Spiffy

    ˈspɪfi ˈspɪfi
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    (عامیانه) تمیز، زیبا، خوش‌منظر، باهوش، عالی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد spiffy

    1. adjective stylish
      Synonyms:
      a la mode beautiful chic chichi classy dandy dapper dashing dressed to kill fashionable high-class in fashion in vogue jazzy mod now ritzy sharp showy sleek slick smart snappy snazzy stunning swank upscale uptown voguish

    ارجاع به لغت spiffy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «spiffy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spiffy

    لغات نزدیک spiffy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return