با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Spool

spuːl spuːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun adverb
قرقره، ماسوره، هرچیزی شبیه قرقره، دورقرقره پیچیدن
noun adverb
قرقره، ماسوره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spool

  1. noun A winder around which thread or tape or film or other flexible materials can be wound
    Synonyms: bobbin, reel, spindle, quill, cylinder, cop, bottom

ارجاع به لغت spool

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spool» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spool

لغات نزدیک spool

پیشنهاد بهبود معانی