با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Spoor

spɔːr / / spʊr spɔː / / spʊə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
ردپا، ردپای کسی را گرفتن
- an elephant spoor
- ردپای فیل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spoor

  1. noun Evidence of passage left along a course followed by a hunted animal or fugitive
    Synonyms: scent, trail, track, trace, footprint, odor, droppings, trail (of a wild animal)

ارجاع به لغت spoor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spoor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spoor

لغات نزدیک spoor

پیشنهاد بهبود معانی