با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sprat

spræt spræt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از brisling به‌ جای sprat استفاده کرد.

معنی

noun
جانورشناسی ماهی خمسی، شاه‌ماهی کوچک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sprat

  1. noun Small herring processed like a sardine
    Synonyms: brisling, clupea-sprattus

ارجاع به لغت sprat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sprat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sprat

لغات نزدیک sprat

پیشنهاد بهبود معانی