امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Squander

ˈskwɑːndər ˈskwɒndə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    squandered
  • شکل سوم:

    squandered
  • سوم‌شخص مفرد:

    squanders
  • وجه وصفی حال:

    squandering

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive C2
بر باد دادن، تلف کردن، ولخرجی، اسراف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- don't squander your time and money!
- وقت و پول خودت را حرام نکن!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد squander

  1. verb fritter away, use up
    Synonyms:
    be prodigal with be wasteful blow cash out consume dissipate expend frivol frivol away go through lavish misspend misuse prodigalize put out run through scatter spend spend like water spring for throw away throw money around trifle waste
    Antonyms:
    hoard save set aside

ارجاع به لغت squander

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «squander» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/squander

لغات نزدیک squander

پیشنهاد بهبود معانی