با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Squib

skwɪb skwɪb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
فشفشه، آتش‌بازی، دارای صدای فش‌فش، کنایه، فش‌فش هدرکردن، کنایه زدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد squib

  1. noun A usually brief detail of news or information
    Synonyms: parody, satire, spoof, bit, item, filler, burlesque, firecracker, paragraph, lampoon, piece, pasquinade, story, skit

ارجاع به لغت squib

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «squib» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/squib

لغات نزدیک squib

پیشنهاد بهبود معانی