امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Stabler

    American: ˈsteɪbələr British: ˈsteɪbələ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت عالی:

      stablest

    معنی

    C1
    اصطبل‌دار، مهتر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد stabler

    1. adjective Consistently reliable, especially because of resistance to outside pressures
      Synonyms:
      steadier
    1. adjective Constant, fixed; resistant
      Synonyms:
      steadier surer sturdier stronger sounder firmer safer faster
      Antonyms:
      wobblier shakier
    1. adjective Firmly settled or positioned
      Synonyms:
      firmer surer steadier stronger faster calmer

    ارجاع به لغت stabler

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stabler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stabler

    لغات نزدیک stabler

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return