امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stakeholder

ˈsteɪkˌhoʊldər ˈsteɪkˌhəʊldə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    stakeholders

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
ذی‌نفع، سهام‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The stakeholders expressed their concerns about the company's new marketing strategy.
- ذی‌نفعان نگرانی‌های خود در مورد استراتژی بازاریابی جدید شرکت را بیان کردند.
- The stakeholders were pleased with the company's decision to increase dividends.
- سهام‌داران از تصمیم شرکت برای افزایش سود سهام خرسند بودند.
noun countable
داونگه‌دار (در شرط‌بندی)
- The stakeholder distributed the prize money to the winner of the poker tournament.
- داونگه‌دار پول جایزه را به برنده‌ی مسابقات پوکر داد.
- The stakeholder announced the winner of the race.
- داونگه‌دار برنده‌ی مسابقه را اعلام کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stakeholder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stakeholder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stakeholder

لغات نزدیک stakeholder

پیشنهاد بهبود معانی