گذشتهی ساده:
starredشکل سوم:
starredسوم شخص مفرد:
starsوجه وصفی حال:
starringشکل جمع:
starsبرق از چشمان (کسی) پریدن
خدا را شکر کردن، از بخت خوب خود شاکر بودن
همت بلند داشتن، دنبال هدف های عالی رفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «star» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/star