با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Station-to-station

ˈsteɪʃənˈtuːˈsteɪʃən ˈsteɪʃəntuːˈsteɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(تماس) شانسی
- He requested a station-to-station call to quickly discuss urgent matters.
- او درخواست یک تماس شانسی برای گفت‌وگوی سریع در مورد مسائل ضروری کرد.
- The station-to-station connection allowed the caller to speak with any available employee.
- اتصال شانسی به تماس‌گیرنده اجازه می‌داد با هر کارمند در دسترس صحبت کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت station-to-station

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «station-to-station» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/station-to-station

لغات نزدیک station-to-station

پیشنهاد بهبود معانی