با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Statuary

ˈstætʃueri ˈstætʃuəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
مجسمه‌سازی، مجسمه‌ساز، هیکل‌تراشی، تندیسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد statuary

  1. noun Representation
    Synonyms: statues, carving, art

ارجاع به لغت statuary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «statuary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/statuary

لغات نزدیک statuary

پیشنهاد بهبود معانی