امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Staunch

stɒːntʃ / / stɑːntʃ stɔːntʃ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری معنای دوم و سوم این لغت در انگلیسی آمریکایی: stanch

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
وفادار، باوفا، ثابت‌قدم، محکم، پروپاقرص، سرسخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a staunch friend
- دوست وفادار
- a staunch supporter
- پشتیبان پروپاقرص
verb - transitive
(خون، اشک و غیره را) بند آوردن، مهار کردن
- We must first staunch the flow of blood from the wound.
- ابتدا باید ریزش خون از زخم را بند بیاوریم.
- The firefighters worked tirelessly to staunch the flames engulfing the building.
- آتش‌نشانان بی‌وقفه برای مهار کردن شعله‌های آتش‌سوزی ساختمان تلاش کردند.
verb - transitive
جلوگیری کردن، مانع شدن
- to staunch the escape of capital
- از فرار سرمایه‌ها جلوگیری کردن
- We need a plan of action to staunch the spread of this virus.
- برای جلوگیری کردن از انتشار این ویروس، به یک برنامه عملی نیاز داریم.
adjective
ناتراوا، بی‌رخنه، غیر‌قابل‌ نفوذ، ضدآب
- a staunch boat
- قایق درزگیری شده
- The staunch ship sailed through the storm.
- کشتی ضدآب از میان طوفان عبور کرد.
adjective
محکم، قرص، مستحکم، استوار
- a staunch cabin
- یک کلبه‌ی مستحکم
- His staunch argument convinced even his biggest critics.
- استدلال محکم او حتی بزرگترین منتقدانش را متقاعد کرد.
verb - transitive
(جلوی تراوش) گرفتن، ناتراوا کردن، بستن
- to staunch a leak in a boat
- درز کشتی را گرفتن
- The plumber was able to staunch the leak in the pipe.
- لوله‌کش توانست نشت لوله را بگیرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد staunch

  1. adjective resolute, dependable
    Synonyms:
    allegiant ardent constant faithful fast firm inflexible liege loyal reliable secure sound stable stalwart steadfast stiff stout strong sure tough tried-and-true true true-blue trustworthy trusty
    Antonyms:
    irresolute undependable unreliable weak

ارجاع به لغت staunch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «staunch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/staunch

لغات نزدیک staunch

پیشنهاد بهبود معانی