امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stem

stem stem
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stemmed
  • شکل سوم:

    stemmed
  • سوم‌شخص مفرد:

    stems
  • وجه وصفی حال:

    stemming
  • شکل جمع:

    stems

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb countable C1
ستاک، ساقه، تنه، میله، گردنه، دنباله، دسته، ریشه، اصل، دودمان، ریشه لغت قطع کردن، ساقه‌دار کردن، بند آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- to stem cherries
- ساقه‌ی گیلاس‌ها را کندن
- to row upstream, stemming the current
- مخالف جریان آب به طرف بالای رودخانه پارو زدن
- The ship was stemming toward the sunset.
- کشتی به سوی غروب آفتاب پیش می‌رفت.
- Our troubles stem from a shortage of teachers.
- اشکالات ما ناشی از کمبود معلم است.
- to stem floodwaters with sandbags
- با کیسه‌های شن جلو سیلاب را گرفتن
- to stem the flow of blood
- جریان (یا ریزش) خون را بند آوردن
- Finally the bleeding stemmed.
- بالأخره خونریزی بند آمد.
- The government was unable to stem the tide of discontent.
- دولت قادر نبود که جلو موج نارضایتی را بگیرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stem

  1. noun stalk of plant
    Synonyms:
    axis branch pedicel pedicle peduncle petiole shoot stock trunk
    Antonyms:
    root
  1. verb come from
    Synonyms:
    arise be bred be brought about be caused be generated derive develop emanate flow head issue originate proceed rise spring
    Antonyms:
    cause
  1. verb prevent, stop
    Synonyms:
    arrest bring to a standstill check contain control curb dam hinder hold back oppose resist restrain stay withstand
    Antonyms:
    abet aid encourage help

Idioms

  • from stem to stem

    1- از جلو تا عقب، (کشتی) از سینه تا پاشنه، از یک سو تا سوی دیگر 2- سرتاسر، در تمام درازا

ارجاع به لغت stem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stem

لغات نزدیک stem

پیشنهاد بهبود معانی