امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stick Around

American: ˈstɪkəˈraʊnd British: stɪkəˈraʊnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stuck around
  • شکل سوم:

    stuck around
  • سوم‌شخص مفرد:

    sticks around
  • وجه وصفی حال:

    sticking around

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb informal
ماندن، جایی نرفتن، بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- It's a wonderful party; stick around a little longer!
- مهمونی فوق‌العاده‌ایه؛ یه‌کم بیشتر بمون!
- He promised to stick around and help me with my project.
- او قول داد که این‌جا بماند و به من در پروژه‌ام کمک کند.
- I decided to stick around after the meeting to discuss our plans.
- تصمیم گرفتم بعداز جلسه جایی نروم تا در مورد برنامه‌هایمان بحث کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stick around

  1. phrasal verb to stay in a particular place or remain present for a period of time

ارجاع به لغت stick around

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stick around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stick-around

لغات نزدیک stick around

پیشنهاد بهبود معانی