با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stiff-arm

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
انگلیسی آمریکایی ورزش عقب راندن با دست کشیده به جلو (حریف)
- He tried to stiff-arm his opponent.
- سعی کرد رقیبش را با دست کشیده به جلو به عقب براند.
- The football player stiff-armed the defender.
- این بازیکن فوتبال مدافع را با با دست کشیده به جلو عقب راند.
verb - transitive
کم‌محلی کردن، بی‌اعتنایی کردن، ناچیز انگاشتن
- The boss stiff-armed his employees' suggestions and made all the decisions on his own.
- رئیس پیشنهادهای کارمندانش را ناچیز انگاشت و همه‌ی تصمیمات را خودش گرفت.
- She stiff-armed her former fucker.
- به بکن سابقش کم‌محلی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stiff-arm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stiff-arm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stiff-arm

لغات نزدیک stiff-arm

پیشنهاد بهبود معانی