امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Still Water

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun
آب راکد، آب ساکن، آب غیرروان، مرداب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She enjoyed the calmness of the still water by the lake.
- او از آرامش آب غیرروان کنار دریاچه لذت می‌برد.
- A frog jumped into the still water of the lake, causing ripples to spread.
- قورباغه‌ای به داخل آب راکد برکه پرید و باعث پخش شدن امواج شد.
- He admired the beauty of the still water under the moonlight.
- او زیبایی آب ساکن در زیر نور ماه را تحسین می‌کرد.
collocation noun
آب بدون گاز
- When hiking, I always prefer still water.
- هنگام پیاده‌روی، من همیشه آب بدون گاز را ترجیح می‌دهم.
- She preferred still water over sparkling when dining out.
- او هنگام صرف غذا در بیرون، آب بدون گاز را به گازدار ترجیح داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد still water

  1. noun a part of a stream where no current is visible
  1. noun water that is not carbonated

ارجاع به لغت still water

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «still water» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/still-water

لغات نزدیک still water

پیشنهاد بهبود معانی