امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stinkpot

ˈstɪŋkˌpɑːt ˈstɪŋkpɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بمب بدبو، غذای بدبو، کوزه گلی، آشغال‌دان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stinkpot

  1. noun A person who is deemed to be despicable or contemptible
    Synonyms:
    rotter dirty dog rat skunk stinker bum puke crumb lowlife scum bag so-and-so git
  1. noun Small freshwater turtle having a strong musky odor
    Synonyms:
    musk turtle

ارجاع به لغت stinkpot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stinkpot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stinkpot

لغات نزدیک stinkpot

پیشنهاد بهبود معانی