با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stockade

stɑːˈkeɪd stɒˈkeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
ایجاد مانع، انسداد، مسدود ساختن، حصار بندی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stockade

  1. noun enclosure; jail
    Synonyms: barrier, cage, camp, can, cell, clink, cooler, coop, corral, detention camp, dungeon, fence, jailhouse, joint, pen, penal institution, penitentiary, pound, prison, protection, slammer, sty

ارجاع به لغت stockade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stockade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stockade

لغات نزدیک stockade

پیشنهاد بهبود معانی