Stone Carving
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
uncountable
هنر
سنگ‌تراشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او تابستان خود را وقف تسلط یافتن بر هنر سنگ‌تراشی کرد.
- او فنون سنگ‌تراشی را نزد استادی چیره‌دست آموخت.
- اشتیاق او به سنگ‌تراشی او را به خلق مجسمه‌های زیبا سوق داد.
مترادف و متضاد stone carving
-
noun an activity where pieces of rough natural stone are shaped by the controlled removal of stone
ارجاع به لغت stone carving
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «stone carving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stone-carving
لغات نزدیک stone carving
- - stone age
- - stone broke
- - stone carving
- - stone china
- - stone fruit