امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stopgap

ˈstɑːpɡæp ˈstɒpɡæp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چاره موقت، وسیله موقت، دریچه انسداد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stopgap

  1. adjective temporarily helping
    Synonyms:
    Band-Aid emergency expedient impromptu improvised makeshift practical provisional rough-and-ready rough-and-tumble substitute temp temporary throwaway
    Antonyms:
    completed finished permanent solved
  1. noun temporary help
    Synonyms:
    Band-Aid expediency expedient improvisation makeshift pis aller recourse refuge resort resource shift substitute temporary expedient
    Antonyms:
    permanency permanent solution

ارجاع به لغت stopgap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stopgap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stopgap

لغات نزدیک stopgap

پیشنهاد بهبود معانی