با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Storied

ˈstɔːrid ˈstɔːrid ˈstɔːrid
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
حکایت‌شده، داستانی، موج‌دار
- a many-storied building
- ساختمان چندین طبقه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد storied

  1. adjective Having an illustrious past
    Synonyms: famed, recognized, storeyed, celebrated, renowned, legendary, historied

ارجاع به لغت storied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «storied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/storied

لغات نزدیک storied

پیشنهاد بهبود معانی