با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Straight Arrow

streɪt ˈæroʊ streɪt ˈɑːrəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): straight-arrow

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective idiom noun countable
انگلیسی آمریکایی بچه‌مثبت (شخص)، صادق، درستکار (گاهی با تداعی خشکی و قدیمی‌مسلکی)
- Despite his rebellious past, he has now become a straight arrow.
- علی‌رغم اینکه او در گذشته‌ کله‌شق بود اما اکنون بچه‌مثبت است.
- He was known for being a straight-arrow student who always followed the rules.
- او به دانش‌آموزی درستکاری که همیشه از قوانین پیروی می‌کرد، معروف بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد straight arrow

  1. noun honest person
    Synonyms: good person, salt of the earth, square shooter, straight shooter, upright person

ارجاع به لغت straight arrow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «straight arrow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/straight-arrow

لغات نزدیک straight arrow

پیشنهاد بهبود معانی