امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Strategic

strəˈtiːdʒɪk strəˈtiːdʒɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
راهبردی، استراتژیک، وابسته به رزم‌آرایی، رزم تدبیری، رزم ترفندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- the Strategic Air Command
- فرماندهی هوایی استراتژیک
- The island is of strategic importance to France.
- این جزیره دارای اهمیت راهبردی برای فرانسه است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strategic

  1. adjective crucial
    Synonyms:
    cardinal critical decisive imperative important key necessary vital
    Antonyms:
    unimportant unnecessary
  1. adjective clever, calculated
    Synonyms:
    cunning deliberate diplomatic dishonest planned politic tricky
    Antonyms:
    loose unplanned

لغات هم‌خانواده strategic

  • adjective
    strategic

ارجاع به لغت strategic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strategic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strategic

لغات نزدیک strategic

پیشنهاد بهبود معانی