معنی street به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

striːt striːt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

خیابان، کوچه، جاده، مسیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Lalehzar Street

- خیابان لاله‌زار

- We are taking the issue to the street.

- ما این قضیه را با مردم مطرح خواهیم کرد.

adjective

خیابانی

- street clothes

- لباس بیرون از منزل

- a street vendor

- فروشنده‌ی کنار خیابان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد street

noun path upon which travel occurs

Synonyms:

artery avenue back alley boulevard byway court dead end drag drive highway lane parkway passage pavement place road roadway route row stroll terrace thoroughfare track trail turf way

ارجاع به لغت street

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «street» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/street

لغات نزدیک street

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid