امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Strong-arm

ˈstrɒŋɑːrm ˈstrɒŋɑːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective verb - transitive
قلدر، قاهر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
verb - transitive adjective
قلدرانه، خشونت‌آمیز، قاهرانه
- the government's strong-arm tactics
- سیاست قلدرانه‌ی دولت
adjective verb - transitive
(عامیانه) قلدری کردن، اعمال زور کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strong-arm

  1. adjective Accomplished by force
    Synonyms:
    forcible coercive violent physical
  1. verb To compel by pressure or threats
    Synonyms:
    blackjack coerce dragoon force hijack
  1. verb To domineer or drive into compliance by the use of as threats or force, for example
    Synonyms:
    browbeat bully bullyrag intimidate hector bludgeon bulldoze assault cow coerce force menace threaten ballyrag terrorize boss-around violence push-around

ارجاع به لغت strong-arm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strong-arm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strong-arm

لغات نزدیک strong-arm

پیشنهاد بهبود معانی