با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Strongman

ˈstrɑːŋmæn ˈstrɒŋmæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun plural
آدم پرزور، پهلوان
noun plural
قلدر، مستبد، دیکتاتور
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strongman

  1. noun An absolute ruler, especially one who is harsh and oppressive
    Synonyms: dictator, big brother, despot, führer, man on horseback, oppressor, totalitarian, tyrant

ارجاع به لغت strongman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strongman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strongman

لغات نزدیک strongman

پیشنهاد بهبود معانی