با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Stylet

ˈstaɪlɪt ˈstaɪlɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پزشکی استایلت، گاید، سوند بوژی ( لوله‌ای پلاستیکی با سر کج و پرکاربرد که زمانی که در ناحیه‌ی تنفسی بیمار امکان لوله‌گذاری وجود ندارد، با کمک آن وارد راه هوایی بیمار می‌شود.)
- The technician sterilized the stylet before handing it to the surgeon.
- تکنسین قبل‌از اینکه استایلت را به جراح بدهد، آن را استریل کرد.
- The neurologist used a stylet to map the brain during the intricate surgery.
- متخصص مغز و اعصاب از یک گاید برای اکتشاف مغز در طول جراحی پیچیده استفاده کرد.
noun countable
پزشکی آنژیوکت، سیخچه (سیم بسیار نازکی که درون کاتتر یا سوزن توخالی قرار می‌گیرد تا درصورت عدم استفاده، مسدود نشود.)
- The stylet helped guide the catheter smoothly into the patient's vein.
- آنژیوکت به هدایت روان کاتتر به داخل رگ بیمار کمک کرد.
- The doctor inserted a stylet into the catheter to keep it rigid during the procedure.
- پزشک سیخچه‌ای را در کاتتر قرار داد تا در طول عمل سفت بماند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stylet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stylet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stylet

لغات نزدیک stylet

پیشنهاد بهبود معانی