Subcontractor
ˌsʌbˈkɑːntrækər
ˌsʌbkənˈtræktə
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
پیمانکار فرعی، مقاطعه‌کار ثانوی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- برای رنگ کردن نمای بیرونی ساختمان یک پیمانکار فرعی استخدام کردیم.
- کار مقاطعه‌کار ثانوی کیفیت بالایی داشت و انتظارات ما را برآورده کرد.
ارجاع به لغت subcontractor
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «subcontractor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subcontractor
لغات نزدیک subcontractor
- - subcontinental
- - subcontract
- - subcontractor
- - subcontrariety
- - subcontrary