با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Subjoin

sʌbˈdʒoɪn sʌbˈdʒoɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
افزودن، در پایان افزودن، اضافه کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد subjoin

  1. verb To add as a supplement or an appendix
    Synonyms: append, affix, annex, postfix, suffix, attach

ارجاع به لغت subjoin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subjoin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subjoin

لغات نزدیک subjoin

پیشنهاد بهبود معانی