با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Subroutine

ˌsʌbruːˈtiːn ˌsʌbruːˈtiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کامپیوتر زیرِ روال
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد subroutine

  1. noun A set sequence of steps, part of larger computer program
    Synonyms: subprogram, routine, procedure, function

ارجاع به لغت subroutine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subroutine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subroutine

لغات نزدیک subroutine

پیشنهاد بهبود معانی