Subsidization
ˌsəbsədəˈzeɪʃn̩
ˌsʌbsɪdaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
مترادف و متضاد subsidization
-
noun Money or property used to produce more wealthSynonyms:subsidisation backing capital capitalization financing grant funding grubstake stake
لغات هم‌خانواده subsidization
-
nounsubsidy, subsidization
-
adjectivesubsidized
-
verb - transitivesubsidize
ارجاع به لغت subsidization
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «subsidization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subsidization
لغات نزدیک subsidization
- - subsidence
- - subsidiary
- - subsidization
- - subsidize
- - subsidized