امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Subspecies

    ˈsʌbˌspiːʃiːz ˈsʌbˌspiːʃiːz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    گونیزه، زیر گونه، قسم فرعی، جنس فرعی از یک نژاد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد subspecies

    1. noun (biology) a taxonomic group that is a division of a species; usually arises as a consequence of geographical isolation within a species
      Synonyms:
      race

    ارجاع به لغت subspecies

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «subspecies» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subspecies

    لغات نزدیک subspecies

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return